Miniature

نگاهی به برنامه "پرگار" بی. بی. سی.

"اگر" های نقش آفرین، در سرنوشت

انقلاب 57 چرا بررسی نمی شوند؟

انقلاب ایران را باید آنگونه که بود و آنگونه که پیش رفت بررسی و ارزیابی کرد. بحث روی "اگر"هائی که ناشی از فرض و توهم است، مثلا باید جای خود را به این "اگر"ها بدهند:

"اگر" انگلستان از طریق حجتیه برای غیرقانونی شدن حزب توده ایران پرونده سازی نمی‌کرد و این حزب و فداییان اکثریت آزادی‌‌های خود را حفظ می‌کردند و آزادی ها در جامعه ادامه می یافت. اگر مجاهدین خلق به مسیر رویارویی و جنگ مسلحانه کشانده و تشویق و پشتیبانی نمی‌شدند. اگر قدرت‌‌های جهانی برای به راه اندازی و  طولانی کردن جنگ با عراق نقشه نمی‌کشیدند و اگر... انقلاب ایران چه سرنوشت‌‌های دیگری می‌توانست دربرابر خود داشته باشد.

راه توده

شماره 397     دوشنبه 30 بهمن  ماه 1391

آصف رزم دیده

صابر محمدزاده

م. ا. به آذین

مریم فیروز


رحيم نامور

پیرمرد

و مهاجرت!

ابوالفضل محققی (نقل از فیسبوک نویسنده)

-----------------------------------

خط مشی درست
همان بود که
در ایران داشتیم

فرخ نگهدار

-----------------------------------

رهبر و فرماندهانش

پاک باخته هائی

که با مملکت

و جان مردم

بازی می کنند

---------------------------------

نگاهی دوباره

به اندام ناهمآهنگ

توده های حزبی

مینو مرادی

-----------------------------------

سومین آزمایش اتمی کره شمالی

انگیزه های

آزمایش اتمی

در کره شمالی

روزنامه ساویتسکایا راسیا

تلخیص و ترچمه آزاده اسفندیاری

-----------------------------------

در ادامه انگیزه

کره شمالی برای اتمی شدن

سلاح اتمی

امنیت ایران

و یا ج. اسلامی

را تامین می کند؟

-------------------------------------

اوضاع جهان

در گزارش گنگره

حزب کمونیست فرانسه

جعفر پویا

---------------------------------------

"سلطانزاده"

برجسته ترین

تحلیلگر علمی

اوضاع سیاسی

ایران دوران رضاشاه

--------------------------------------

انقلاب در تونس

هنوز حرف آخر

را نزده است

آذرفریتاش

----------------------------------------

عظمت "لنین"

تازه بر مردم

آشکار می شود

نویسنده "Hans Peter Brenner"

منتشره در نشریه "یونگه ولت" آلمان

ترجمه رضا نافعی

-------------------------------------

اوراق قرضه جعلی
در کنار
بحران اقتصادی واقعی

والنتین کاتاسونوف.ترجمه: ا. م. شیری

-------------------------------------

فیسبوک آرشیو
"راه توده"
به روز شد!

فیسبوک آرشیو راه توده با مطالبی در باره جنبش اصلاحات، انقلاب 57، خسرو گلسرخی، حقوق خلق کردستان، دوران شکنجه رهبران حزب در زندان جمهوری اسلامی و... به قلم و درباره کیانوری، رحمان هاتفی، رضا شلتوکی، محمد علی عموئی و پورهرمزان به روز شد.

مردم و حکومت

دو نیروی پرتجربه در برابر هم

در سالگرد انقلاب 57 و در کمتر از چند ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران این پرسش روز به روز بیشتر مطرح میشود که مبارزه سی ساله حکومت علیه جمهوریت چه سرنوشتی خواهد یافت و آیا تثبیت یک نظام دمکراتیک سرانجام می تواند بدون یک درگیری بزرگ از نوع انقلاب 57 خاتمه یابد یا نه؟
این پرسش از این رو روز به روز جدی ترمی شود که بویژه در 8 سال اخیر یک قشر فاسد حکومتی و شبه حکومتی با برخورداری از پشتیبانی بخشی از فرماندهان سپاه و نیروهای امنیتی بوجود آمده که هر نوع تحول به سمت پذیرش مردمسالاری را با نابودی قدرت و ثروت خود برابر می داند.
بدیهی است که ماهیت رژیم کنونی با رژیم شاه از بسیاری جهات متفاوت است. هر چند که روز به روز به آن رژیم نزدیک تر می شود. وابستگی مستقیم رژیم شاه به امریکا که آن را از امکان تصمیم گیری های مستقل ناتوان می کرد و دیکتاتوری فردی که مانع از تقابل نیروهای حکومتی در زمان شاه می شد. از جمله این تفاوت هاست. درعین حال که ادامه حضور سیاسی مردم در صحنه و تجربه عظیم مردم برای مبارزه با حکومت چنان وسیع و عمیق است که در تمام 30 سال گذشته توانسته تجربه حکومت را خنثی کند. حکومتی که از تجربه شاه نیز بهره می گیرد!
اینها عام ترین و درعین حال ساده ترین تفاوت های دو حکومت در دو مقطع زمانی پیش و پس از انقلاب است. در حقیقت، به همان اندازه که حکومت پرتجربه است، مردم ما نیز در مقابله با حکومت دهها بار بیش از گذشته پرتجربه و آبدیده شده اند. چنان که مبارزه حکومت با مردم، مانند نبرد دو نیروی بسیار پرتجربه در برابر یکدیگر است.

یکی دیگر از جهات مهم تفاوت میان رژیم شاه و حکومت کنونی تفاوت در نیروهایی است که این دو بدان متکی بوده و هستند. در واقع رده دوم رژیم شاه را گروهی از تکنوکرات ها و سرمایه داران نو رسیده تشکیل می داد که ظرفیت حضور فعال در صحنه دفاع از حکومت و مقابله با مردم را نداشتند. آنان با مشاهده نخستین جرقه های انقلاب سرمایه های خود را برداشته و به خارج از ایران گریختند. بدینسان رژیم شاه هرمی شد که فقط راس آن باقی مانده و قاعده آن فرو ریخته بود. این واقعیت تاثیر متضاد بر سرنوشت رژیم و انقلاب بر جای گذاشت. از یکسو شاه را از هواداران خود محروم و در نتیجه وابسته به استفاده از سلاح و حکومت نظامی و کشتار مردم کرد و سطح خشونت را بالا برد. از سوی دیگر، همین خشونت در نیمه دوم سال 57 عملا به فروپاشی سریع رژیم کمک کرد.
وضع در حکومت، اکنون متفاوت است. قاعده رژیم خامنه ای – احمدی نژاد را مشتی اوباش، مداح و لات و لوت و لختی و کسانی تشکیل داده اند که از هیچ به همه چیز رسیده و برای دفاع از قدرت و ثروت خود ایستاده اند. حتی آنها که سطحی از تحصیلات را هم دارند.
کافی است نگاهی به اکثریت نمایندگان مجلس و اعضای کابینه احمدی نژاد و منصوبان آن بیاندازیم تا این بافت و ساختار اوباشی را بهتر ببینیم. برای این اوباش قدرت تنها وسیله کسب ثروت نیست بلکه ابزار کسب منزلت اجتماعی و مرید پروری نیز هست، که با توجه به پیشینه اوباشی آنها گاه به اندازه ثروت برایشان مهم است. این اوباش به ثروت رسیده نه به سادگی می توانند از قدرت و امتیازات خود صرفنظر کنند و نه می توانند به راحتی مانند کارگزاران و نورسیده های دوران شاه به جای دیگری رفته و در انجا منزلتی مشابه را حفظ کنند. بگذریم که درون همین جریان هم از زمان جنبش سبز بدینسو نگرانی و تردید رشد کرده و بخش هائی از آنها در حال ایجاد پایگاه هایی در خارج کشور برای روز مبادا هستند.
وجود این قاعده وسیع در هرم رژیم کنونی نیز پیامدهای متضاد دارد. تا زمانی که رژیم بتواند به این قاعده متکی باشد نیاز کمتری به رویارویی کاملا مسلح، بصورت اردوکشی نظامی به خیابان ها با مردم خواهد داشت و بنابراین سطح خشونت بطور نسبی در مقایسه با خشونت رژیم شاه در انقلاب 57 هنوز کاهش دارد. ولی وجود این نیروها، همچون ریزش آنها، بالقوه حامل خطر یک درگیری بزرگ در شرایط بوجود آمدن چشم انداز از دست رفتن ثروت و قدرت را در برابر ما قرار داده است.
از سوی دیگر چنانکه گفتیم سطح جنبش مردم درکشور ما نیز با سطح آن در انقلاب 57 به کلی متفاوت است. نه تنها از نظر رشد آگاهی و تجربه مردم در 30 سال گذشته، بلکه از نظر وجود جنبشی که تا قلب حکومت نیز ریشه دوانده و از درون می خواهد رژیم را به تسلیم وادار کند. وجود این جنبش در واقع اهرمی است که برعکس در سمت مسالمت عمل می کند. یعنی می خواهد قدرت را بطور مسالمت امیز مهار کند. بنابراین، پاسخ به این پرسش که آیا تحول ناگزیر در ایران به درگیری های بزرگ ختم خواهد شد یا نه بسته به تناسب قوا بین نیروهایی است که در برابر هم ایستاده اند. یعنی نیروی جنبش مردم و دستی که درون حکومت دارد و می خواهد آن را حفظ کند و گسترش دهد از یکسو و نیروی ضد جنبش که در برابر مردم ایستاده و می خواهد وضع موجود را حفظ کند و بسود خویش تثبیت کند.
انتخابات ریاست جمهوری آینده ابزاری است در دست مردم برای تحولات مسالمت آمیز علیه حکومت. این نکته بنیادی را نباید فراموش کرد که انتخابات وسیله ای در دست رژیم برای تثبیت خود نیست، مگر آن که مردم و نیروهای سیاسی خود را از عرصه آن کنار بکشند. بحث هنوز بر سر این نیست که باید در انتخابات شرکت کرد یا نکرد، زیرا تا رسیدن زمان انتخابات هنوز باید در انتظار حوادث و شکل گیری صحنه سیاسی بود. منظور آنست که باید با انتخابات برخورد فعال کرد و شرکت یا عدم شرکت در آن را همچون شمشیری بر فراز سر حکومت نگاه داشت تا بتوان تحولات را بطور مسالمت آمیز و به سود کشور به پیش برد. مردم ما در 30 سال گذشته در این عرصه تجربه زیاد اندوخته اند. روی آگاهی و شعور مردم باید حساب کرد و با هدف استفاده از انتخابات برای تغییر وضع و روند کنونی وارد مبارزه شد.

--------------------------------------------------------------------------------

سخنان خاتمی درسفر به کرمانشاه

9 سال

بازگردیم به عقب و دوباره بیاندیشیم!

در اواخر دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، بحث درباره تغییر قانون اساسی بالا گرفت. این بحث بصورت مافیائی توسط همانها که بعدا احمدی نژاد را آوردند سر کار دامن زده می شد و هدف آن بود که در بدترین شرایط که توازن قوا به ضرر مردم و جمهوری و به سود ارتجاع و استبداد بود قانون اساسی تغییر کرده و به استبدادی که امروز برقرار است پوشش قانونی و مستند به قانون اساسی تجدید نظر شده بدهند.
در همان حال که اصلاحات رو به عقب نشینی بود و ضد اصلاحات تجدید قوا و تجدید آرایش کرده با نام "اصولگرا" در حال قبضه قدرت بود، عده ای در داخل و جمع بیشتر از خارج کشور، تصور کرده بودند زمان تهاجم است و نه حفظ آنچه در دولت خاتمی و دوران اصلاحات بدست آمده؛ و به همین دلیل شعار عبور از جمهوری اسلامی را شروع کرده بودند که تردید نیست، همان ها که عاشورای 88 را با بهانه پاره شدن تصویر خمینی و توهین به امام حسین سازمان دادند، در پشت شعار تحریک آمیز عبور از جمهوری اسلامی بودند.  ... ادامه

-----------------------------------------------------------

کنگره حزب کمونیست فرانسه

حرکت حزب کمونیست

و چپ فرانسه

پشت مرزهای استقلال

سایت حزب کمونیست آلمان

ترجمه و تدوین عسگر داوودی

-----------------------------------------------------------------------------------------

چهره های درخشان- مریم فیروز

"نوشین"

پدر تئاتر نوین ایران

در گرداب افسردگی مهاجرت

 به فیسبوک

راه توده

بپیوندید

---------

فیسبوک
آرشیو
 راه توده

به روز شد
---

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

--------

 زنان 

--------

 سایت ها

--------

 تماس با  راه توده

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721

آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است