از جناح راست باید نیرو
گرفت
اما نباید دچار خوش خیالی شد!
یکی از کوششهای حسن روحانی و دولت
وی، در هفتهها و ماههای گذشته و حتی می توان گفت از زمان روی کار آمدن
این دولت، کوشش در جهت ملاقات، جذب، دادن اطمینان و جلب همراهی نیروها و
جناح راست با دولت بوده است.
این کوششها دو جنبه دارد:
1- جنبه نخست آن تلاش در جهت جذب
نیروهای راست یا کاهش مخالفت، یا خنثی سازی آنان به قصد پیش بردن تحولات با
موانع کمتر و آرامش بیشتر است، که این سیاست و این کوشش قطعا سیاست درستی
است که باید ادامه یابد. حتی باید کوشید تا آنجا که می توان نیروها یا
افرادی را از جبهه راست جدا کرد و با تحولات همراه کرد.
2- جنبه دوم، برخی خوش خیالیها یا
تصوراتی است که با چنین تلاشی می تواند همراه باشد و آن اینکه گویا می توان
جبهه راست را متقاعد کرد که از مخالفت با تحول دست بردارد و با دولت و
سیاست "اعتدال" همراه شود. در واقع ماهیت سیاست جناح راست چیزی جز حفظ
قدرت و ثروت نیست و زمانی می تواند از مخالفت با دولت روحانی دست بردارد که
مطمئن شود این دولت به قدرت و ثروت او لطمه نمی زند و می تواند تا بازگشت
دوباره به دولت آن را حفظ کند.
بنابراین، میان کوشش برای خنثی کردن
مخالفت های جبهه راست یا حتی جذب عناصری از آن، با پیش بردن تحولات که
مستلزم یورش قاطعانه به مواضع اقتصادی و سیاسی جناح راست است، مانند هر
سیاست دیگری، در بطن خود دارای نوعی تضاد است. باید این تضاد را به شکلی حل
کرد و این سیاست را به شکلی پیش برد که راه برای تحولات گشوده شود و پیشبرد
تحولات قربانی کوشش برای جذب و خنثی کردن راستگرایان نشود. راستگرایانی که
شخص روحانی بیش از ما میداند در زمان حیات آیت الله خمینی هم هر بار که او
دری را به روی آنها بست، از روزن دیگری سر برآوردند تا سرانجام توانستند،
پس از درگذشت او قدرت را قبضه کنند.
در زمان محمد خاتمی نیز همین تضاد به
نوعی شکل گرفت که سرانجام آن به اشتباه بزرگ وی در کنار گذاشتن برنامه
"ساماندهی اقتصادی" انجامید و در ادامه آن نیز تا تحولات و اصلاحات زمینگیر
شد. ضمن اینکه راستها و مخالفان اصلاحات توانستند با انواع و اقسام
جنجالهای نوبتی بر سر مسائل حاشیهای و فرعی عملا تحولات در عرصههای
اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را به حاشیه بکشانند و یا اهمیت آنها را ناچیز
جلوه دهند.
دولت روحانی و طرفداران اصلاحات و
تحولات که نه تنها تجربه دوران 8 ساله خاتمی را در اختیار دارند بلکه با
فراز و فرودهای سنگین 35 ساله جمهوری اسلامی آشنائی دارند، در یک سال گذشته
نشان داده اند که از گذشته درسهای لازم را آموخته اند.
دولت روحانی در یک سال گذشته ضمن اینکه در عمق به منافع اقتصادی جبهه راست
ضربه زده، در عمل وارد بازی جنجالهای نوبتی آنها نشده است و این روشی
بسیار سنجیده و درست بوده است. طبیعی است مسائلی که امروز دربرابر دولت
روحانی قرار دارد با مسائل دوران محمد خاتمی کاملا متفاوت است. چرا که،
مسئله، نه نوعی سازندگی متفاوت که جلوگیری از ویرانی و نابودی همه
زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه است. ما با همین اشاره مختصر
که رئوس همه آنچه در نظر داریم را در آن گنجانده ایم، می خواهیم بگوئیم در
جریان تلاش برای اتحاد و خنثی کردن کارشکنی های جناح راست، نباید گرفتار
خوش باوری شد، زیرا جدال واقعی بر سر "پول است، نه جان است که آسان بتوان
داد."
ما توده ایها، نخورده ایم نان گندم،
اما آن را دیده ایم دست مردم. تجربه همه انقلاب های دیگر همان را می گوید
که در بالا به آن اشاره کردیم. چنان که در همین شماره راه توده، درباره
ونزوئلا و انقلاب آن می خوانید.
-------------------------------------- |
مرور
تاریخ ایران
از
انقلاب مشروطه تا انقلاب 57
داعش و البغدادی
مقلد نواب صفوی
و فدائیان اسلام! |
-------------------------------------- |
|