17 دیماه سالمرگ تختی بود

جهان پهلوانا صفای تو باد

دل دردمندان سرای تو باد

"دکتر صدرالدین الهی"

سیاوش کسرائی از روزگار جوانی رفیق - توده ای- و صمیمی و پرجوش و خروش ما بود. یکروز آمد به دفتر کیهان ورزشی که فلانی من و سایه می خواهیم فردا شب بیائیم تا در تالار پارک شهر کشتی تختی را تماشا کنیم. سر ساعت رفتیم و وقتی تختی روی تشک ظاهر شد غوغائی برخاست. تختی کشتی گرفت. سایه با سکوت و حوصله تماشا می کرد، اما سیاوش با مردم همصدا بود و بالا و پائین می پرید. دو روز بعد سیاوش شعر تازه اش را برایم خواند. در همان مصرع اول کلمه "جهان پهلوان" را بکار برده و این لقب روی تختی ماند.

جهان پهلوانا صفای تو باد - دل دردمندان سرای تو باد

به تو آفرین کسان پایدار- دعای عزیزان ترا یادگار

نبودی تو و هیچ امیدی نبود - شبان سیه را سپیدی نبود

ز تو دل فروغ جوانی گرفت - سرودم ره پهلوانی گرفت

راه توده

شماره 490  پنجشنبه 2 بهمن ماه 1393

آصف رزم دیده

صابرمحمد زاده

م.ا. به آذین

سیاوش کسرایی


نگاهی متفاوت

به ترور پاریس

نه تحقیر مذهبی

و نه تحریک مذهبی

دکتر سروش سهرابی

--------------------------------

دو سمت گیری

در اقتصاد

فلج شده ایران

--------------------------------

رویدادهای ایران

از انقلاب مشروطه تا انقلاب 57

سقوط شاه

یکباره روی نداد!

آنقدر اخبار سال 54 مهم و تاریخی است که ما ترجیح دادیم مقدمه ای که معمولا بر رویدادها می نوشتیم را تبدیل به سرمقاله این شماره راه توده کنیم. برای توجه بیشتر به رویدادها، برخی از آنها را قرمز کرده ایم. توصیه می کنیم این اخبار را که سمت گیری انقلاب 57 را نشان میدهد با دقت و چند باره بخوانید و به دیگران نیز توصیه کنید که بخوانند تا بدانند.

-----------------------------------

نگاهی به ماجرای ترور
یک فرمانده سپاه در سوریه
نهادهای امنیتی
سوراخ سوراخ
جمهوری اسلامی!

---------------------------------------

سرلشکر

فیروزآبادی

موقعیتش را

فراموش کرده!

------------------------------------

سلامی چُو

 بوی خوش

 آشنائی!

خلیل داداشی

------------------------------------

سخنرانی رهبر چپ آلمان

جهانی دیگر،

از "نو"

باید ساخت

یونگه ولت – گزینش و ترجمه رضا نافعی

---------------------------------

خاطرات سایه از کیوان

(پیر پرنیان اندیش)

روزهای سرگردانی

و خیابان گردی

سایه و کیوان

پس از کودتا

------------------------------

اجتماع میوه

 چینان در مراسم

آزادی لهستان

 از چنگال فاشیسم

سایت حزب کمونیست روسیه

ترجمه و گرد آوری آزاده اسفندیاری

 

------------------------------------

سرمقاله راه توده 490

حیرت آور است اخبار و رویدادهای سال 54

با آنچه در جمهوری اسلامی می گذرد!

بهمن سقوط 57 را

نه شاه دید و نه اطرافیانش

کم اطلاع ترین ایرانی – حتی در میان نسل بعد از انقلاب- با خواندن اخبار رسمی و منتشر شده سال 54 متوجه بحرانی می شود که مانند بهمن سقوط از قله ثباتی که شاه تصور آن را داشت سرازیر شده است. این بهمن کمتر از سه سال بعد به دامنه (خیابان ها) رسید و شاه و رژیم را در خود بلعید. درحالیکه اعدام و ترور سیاسی در تهران و برخی شهرها همچنان ادامه دارد ( دو سازمان چریک های فدائی خلق و مجاهدین خلق) و زندان ها از زندانیان سیاسی پر شده، شاه در سفر به امریکا در یک مصاحبه می گوید: زندانی سیاسی نداریم! درست شبیه استدلالی که 35 سال است در جمهوری اسلامی می شود.

تولید خوابیده و با استفاده از پول باد آورده نفت واردات به اوج رسیده است. حاشیه تهران و برخی شهرهای بزرگ ایران از جمعیت ورم می کند. آنها روستائیان بی پناهی اند که در جستجوی کار و نان خود را به حاشیه شهرها رسانده اند و دو سال بعد به موتور انقلاب 57 تبدیل می شوند. بنادر ایران ظرفیت تخلیه کالاهای وارداتی را ندارند. همین پول بادآورده بزرگترین فساد مالی را در دستگاه حکومتی موجب شده است. فسادی که در راس آن خود دربار شاه قرار دارد. مبارزه با باصطلاح گرانفروشی جای تغییر جهت گیری اقتصادی کشور را می گیرد. سرمایه داری وابسته و تجاری که سر نخ آن در دربار است و بسیاری از نظامی ها را نیز به کام خود کشیده، به جان سرمایه داری نیمه ملی می افتد. دستگیری سرمایه داران داخلی بعنوان رقیب سرمایه داری وابسته (کمپرادور) آغاز می شود. شاه می بیند که تا زیر گوشش در دربار، رشوه و فساد و اختلاس راه یافته، اما چون خود آلوده به این فساد و رشوه های بین المللی نفتی و باصطلاح پورسانت هاست، چشم بر واقعیت می بندد. فساد مالی سپهبد و ارتشبد و سرلشکر فاش می شود اما آب از آب تکان نمی خورد. حتی نام سپهبد ایادی، پزشک مخصوص او بعنوان یکی از سرنخ های فساد مالی رژیم اعلام می شود اما ایادی همچنان پزشک ویژه در کنار شاه می ماند و سرانجام نیز همراه او از ایران فرار می کند. آنها که در این 35 سال خود را فریب داده و سقوط رژیم شاه را تبانی امریکا و انگلیس میدانند و یا با اشاره به وضع کنونی جمهوری اسلامی می گویند "گذشته بهتر بود"، حتی یکبار هم این اخبار را صادقانه مرور نکرده و نمی کنند تا بدانند ریشه انقلاب و سقوط در کجا بود. همانگونه که حاکمیت و قدرت در جمهوری اسلامی در خواب غفلت است و از دیدن چهره واقعی خود در آینه حوادث و رویدادها می گریزد.

در همین سال، 9 زندانی مشهور سیاسی را ساواک به تپه های اوین برده و به رگبار مسلسل می بندند. آنقدر جنایت در جمهوری اسلامی شده که آن نوع اعدام ها و حوادث در پشت این حوادث قرار گرفته است، اما جنایت در جمهوری اسلامی هرگز نباید بهانه ای شود برای فراموش کردن آن جنایات و رویدادهائی که هر کدام به نوبه خود انقلاب 57 را شکل بخشیدند.

فرو ریختن سقف فرودگاه مهرآباد تهران، یک فاجعه بود. فاجعه ای که بیش از 400 قربانی داشت. شرکت خارجی سازنده سالن فرودگاه مقصر اعلام شد اما آن دست هائی که در دربار شاه رشوه گرفته و با آن شرکت ها قراردادها را بسته بودند فاش نشدند. مطبوعات با زیرکی از بذل و بخشش های شاه به کشورهای غربی و حتی کشوری مانند اردن هاشمی می نویسند و ایران به بحران آن کشورها کمک کرده است. اما در حقیقت، مطبوعات با زبان بی زبانی می نویسند که 7 میلیارد دلار پول نفت را شاه به باد داده است. شاه نیز همان روشی را برای مقابله با قاچاق مواد مخدر و معتادان داشت که بعدها در جمهوری اسلامی دنبال شد. شاه نیز همان روشی را با اوباش و چاقوکش هائی که خودسر بودند و نه در کنار شعبان جعفری های مطیع دربار، همان کرد که در جمهوری اسلامی می کنند. همین اوباش در شهرهائی که تبعیدگاهشان بود شبکه های اوباش را درست کردند و درکنار مساجد قرار گرفتند.

حیرت آور است این تشابه رویدادها. اختلاس ها و فساد مالی، در خیابان گرداندن و سپس تبعید کردن اوباش در جمهوری اسلامی را به یاد بیآورد و سپس اخبار زیر را بخوانید.

توصیه می کنیم مرور اخبار ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب 57 را در همین شماره راه توده با دقت بخوانید!

----------------------------------------------------------------------------------

کتاب خاطرات شعبان جعفری- 5
بعد از 30 تیر

بازاری ها و جبهه ملی ها
برای من گلریزان کردند!

سرگذشت شعبان جعفری، سرگذشت یک فرد نیست. سرنوشت این نوع افراد در یک حکومت هم نیست. این سرگذشت شعبان جعفری ها در حکومت هاست. از جمله در جمهوری اسلامی. جعفری بود و دیگر نیست. شاه هم بود و دیگر نیست. همچنان که مصدق و کاشانی و رهبران حزب توده ایران بودند و دیگر نیستند. اما حکایت همچنان باقی است. شعبان جعفری ها در حاشیه و در جمهوری اسلامی، در متن حکومت هستند. کسان دیگری تفکرات ملیون را دنبال می کنند، همچنان که افکار و مشیء توده ایها را کسان دیگری دنبال می کنند که در دهه 1330 حضور نداشته و اغلب بدنیا نیآمده بودند. باید خواند و دانست چه گذشت تا بدانیم چه می گذرد.

--------------------------------------------------------------------------

پیام هائی که دریافت شده اند

------------------------------------------------------------------------------------

 

13 سال پس از11 سپتامبر

واقعه در پاریس از سر گرفته شد!

اومانیته- ترجمه آذرنگ

----------------------------------------

قیام یا کودتای ناتمام در یمن

اومانیته- ترجمه جعفر پویا

----------------------------------------

 به فیسبوک

راه توده

بپیوندید

---------

فیسبوک
آرشیو
 راه توده

---------

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

--------

 زنان 

--------

 سایت ها

--------

 تماس با  

راه توده

 

--------

 

 

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721

آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است