سرمقاله راه توده
598
پیش به سوی صندوق ها
برای رای به روحانی!
راه پر پیچ و خم انتخاباتی که به آستانه رای گیری آن در روز جمعه (29 اردیبهشت)
رسیده ایم، خود به تنهائی یک سرگذشت است. سرگذشتی که در حقیقت با خروج شاه از
ایران، بازگشت آیت الله خمینی به ایران و بالاخره سقوط نظام شاهنشاهی آغاز شد و
اکنون قریب 39 سال از این سرگذشت میگذرد. در تمام این 39 سال نبرد میان مردمی که در
انقلاب شرکت کردند و حاکمیتی که دل در گرو احیای مناسبات سلطنتی اما تحت نام "ولایت
فقیه" دارد جریان داشته و در هر رویدادی، از جمله برگزاری هر انتخاباتی خود را نشان
داده است. در این 39 سال ایران شاهد حوادثی شگفت انگیز بوده است. از ترور و
اعدامهای سیاسی و حکومتی و جنگ منطقه ای (کردستان) تا جنگ خارجی (با عراق). از
خیانت به قانون اساسی تا حصر و تبعید و خنجر به پهلوی هم فرو کردن روحانیون و
مذهبیون حکومتی. از نابخردی های بحران ساز تا شکل گیری جنبش اصلاحات و سپس جنبش
تغییرات. تاریخ معاصر ایران چنین تلاطم و دگرگونی پرحادثه ای را به یاد ندارد. در
این تنگنای وقت، بحث نه بر سر رویدادهای گذشته، بلکه بر سر رویدادی است که در همین
لحظات و ساعات و روزها شاهد آن هستیم و فراتر از شاهد، خود نقش آفرین آن نیز هستیم.
یعنی انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم. همانگونه که اشاره شد، این انتخابات نیز
مانند دیگر رویدادهای 39 سال گذشته در چارچوب دو جبهه در یک نبرد برگزار می شود.
جبهه مردم برای دفاع از انتخاب و جبهه قدرت برای تحکیم انتصاب. به تعبیری دیگر:
جبهه جمهوریت و جبهه سلطنت یا ولایت!
آینده ایران و سرانجام انقلاب 57 از دل همین نبرد میان دو جبهه بیرون خواهد آمد و
آنها که در بیرون این گود ایستاده و نقش ناظر را می خواهند بازی کنند، خام خیال
هائی هستند که خود را فریب میدهند! دو راه بیشتر وجود ندارد: یا در کنار مردم و
دفاع از "حق رای" در همان چارچوب تنگ و محدودی که "قدرت" هنوز نتوانسته آن را از
چنگ مردم در آورد، و یا پشت به مردم و در جبهه ولایت و سلطنت!
طبیعی است که در هر دو جبهه دلائل و تفسیرهای سیاسی و انگیزه های اقتصادی متنوعی
وجود داشته و همچنان دارد. اما مشق سیاسی برای آگاهی از این دلائل و تفسیرها و
انگیزه ها را پیشتر باید می کردند و می کردیم، چرا که امروز فرصت مشق نویسی نیست،
بلکه زمان دیکته نویسی است. زمان درک شرایط و اقدام و عمل است نه مقاله نویسی و یا
گنُده گوئی های محفلی. آن که تفاوت میان رئیسی و روحانی را نمیداند چوب دوران احمدی
نژاد بر گرُده ملت را از یاد برده و خطر بازگشت دوباره سیاست جنگی - امنیتی بر
کشور و رفتن به سمت ماجراجوئی هائی که این بار آوار یک جنگ ویرانگر و نابودی ایران
را بدنبال دارد درک نمی کند.
. آنها که مردم را تشویق به انفعال و گذشت از حق خود (حتی بسیار محدود) برای رای
دادن می کنند را بگذارید به حال خویش و یکسان بینی دوغ و دوشاب بمانند. آنهائی را
باید هوشیار کرد و به میدان انتخابات فراخواند که در عین نارضائی از وضع، هنوز عمق
نتایج انتخابات را درک نکرده اند. آنهائی را باید به انتخابات فراخواند که هنوز در
ساده بینی خویش اسیرند و تصور می کنند "قدرت" به همین سادگی عقب نشینی می کند.
آنهائی که نمی دانند یگانه راه به عقب راندن قدرت از سر راه ملت، دراین مرحله و در
این گذرگاه شرکت انبوه در انتخابات و ایجاد چنان تفاوت آرائی است که نتوانند خلاف
آن را اعلام کنند.
.. ادامه |