نقاشی منسوب به چهره علامه مجلسی

آقای خامنه ای در رویای

تقلید از شاه اسماعیل صفوی

در واپسين روزگاران حکومت صفويان علامه "محمدباقر مجلسی" شيخ الاسلام اصفهان بود. مجلسی که خود فقيهی از تبار علمای شیعه جبل عامل لبنان بود رساله ای نوشت و در آن به 14 حديث از ائمه پرداخت. اين احاديث درباره ظهور امام زمان و علائم و نشانه های آن بود و به همين سبب به "رساله ظهوريه" ناميده شد. هنگامی که دولت صفوی درايران استقرار يافت تشيع فقط در چند شهر کوچک ايران مانند ساوه، آوه، قم، ری، ورامين و چند منطقه ديگر رواج داشت و بسياری از مردم ايران بر مذهب تسنن بودند. صفويان درمدت نزديک به 200 سال توانستند تشيع را با ايراد خطبه ها، برقراری کلاس های درس، نگارش کتاب ها و جلوتر و قطعی تر از اینها، با شمشير شاه اسماعيل يکم به مردم ايران تحمیل کنند. دسته هايی بنام "تبرائيان" در کوچه و بازار برای دريدن سينه آنان که از دشمنان علي (سنی ها) تبرا نمی جستند می گشتند و چنان کردند که ايرانيان از وحشت می گفتند "لا اله الا الله، اسماعيل ولی الله" سپاهيان قزلباش شاه اسماعيل او را جاويدان می دانستند." با شکست شاه اسماعيل از سلطان سليم عثمانی در نبرد چالدران همه اين پندارها را در هم ريخت.

راه توده

شماره 389   دوشنبه 4 دی ماه 1391

فرزداد دادگر

ابوالحسن خطيب

حسين قلمبر

فاطمه مدرسی


بنام دفاع از حزب

علیه محمد علی عمونی

سخن حکومت

از دهان دایه‌های

دلسوز تر از مادر

-----------------------------

در 35 سال گذشته

زمانه

گام به گام

در ایران

زیر و رو شده

-----------------------------

تقی زاده

آن که بود

نه آن که می سازند!

دکتر سروش سهرابی

-----------------------------

8 محور

تحلیل رویائی

مجاهدین خلق

که به فاجعه ختم شد

-----------------------------

33 سال از ترور

محمد خان ضرغامی

در فارس  گذشت

اسفندیار صادق زاده

-----------------------------

سیاست جایگزین
از نظر منتقدان
حزب توده ایران
چه سیاستی است؟

م. هاشمی

-----------------------------

یک دست

بی صداست

مهرانگیز داغستانی

-----------------------------

مخابرات را

فروختند

و دهانشان را هم

پاک کردند

-----------------------------

فرار مالیاتی

سرمایه داران

گرفتن بیخ گلوی

توده مردم اروپا

اذرفریتاش

-----------------------------

پیام های خوانندگان

و پاسخ های راه توده

-----------------------------

چهره های درخشان- مریم فیروز

نمی توانم

جسارت بی مانند

زنان توده ای را

فراموش کنم!

ذوالفقار انتخابات

روی سر حاکمیت نظامی ج. اسلامی

هنوز تا رسیدن به مراحل حساس انتخابات ریاست جمهوری در ایران (خرداد سال آینده) زمان و حوادث مهمی در پیش است، گرچه بحث انتخابات از هم اکنون رو به تشدید است. از جمله تلاش باند احمدی نژاد برای دراختیار خود نگهداشتن قوه مجریه.
از سوی دیگر، اگر میرحسین موسوی خود را از همان حبس خانگی نامزد انتخابات اعلام نکند، در میان طرفداران اصلاحات، یگانه شخصیتی که همچنان مطرح ترین و پرنفوذ ترین فرد در میان مردم است، محمد خاتمی می باشد. آیا زمینه ورود به صحنه محمدخاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری، که قرار است در ابتدای سال آینده برگزار شود فراهم است؟
این مهم ترین سئوالی است که به اشکال گوناگون در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری یا طرح می شود و یا نسبت به آن با ابهام سخن گفته می شود. از جمله و اخیرا، توسط صادق زیبا کلام در مصاحبه ای که هفته گذشته از وی منتشر شد. مصاحبه ای که وی در آن روی عزم احمدی نژاد برای به میدان فرستادن "رحیم مشائی" و زمینه رای او در مقایسه با لاریجانی و حداد عادل و قالیباف و جلیلی مثبت و در برابر محمد خاتمی منفی ارزیابی شد. یعنی تنها کسی که می تواند در برابر مشائی از مردم رای بگیرد و او را پشت سر بگذارد خاتمی است.
اما شخص محمد خاتمی نیز با آگاهی از بغرنجی شرایط تاکنون با دقتی سیاسی مسئله را در ابهام باقی گذاشته است. یعنی اشاره به شرایطی می کند که براساس آن و یا با سنجش آن می خواهد اعلام ورود کند. شاید او نیز به این احتمال بسیار ضعیف می‌اندیشد که حکومت میرحسین موسوی را یکبار دیگر به رای مردم بگذارد! همه چیز بستگی به شرایط، توازن نیروها، اشکال بحران و تشدید آنها تا انتخابات دارد.
اگر این یک روی سکه انتخابات آینده ریاست جمهوری باشد، روی دیگر آن تلاش و کوشش سکانداران کنونی نهاد ریاست جمهوری برای نگهداری آن در دست خویش است.
از نظر ما، در سرانجام ابهام گوئی ها و انتظارها در صف اصلاح طلبان، و کوشش و اصرار حکومتی ها و دولتی ها، باید به این نتیجه ختم شود که تکلیف سیاست نظامی حاکم درجمهوری اسلامی چه خواهد شد. یعنی مشخص شود که آیا جامعه می پذیرد، شرایط بحرانی (بحران اقتصادی، فقر مردم، نتایج تحریم ها، خطرات نظامی و...) اجازه می دهد و یا مردم تمکین می کنند که سیاست نظامی حاکم که به فعالیت اتمی نیز سرایت کرده و بزرگترین فشار به مردم را همراه با از هم پاشیدگی صفوف حکومتی بوجود آورده ادامه یابد؟ 
ادامه این سیاست و یا پذیرش شکست و تغییر آن، هر یک نیروهائی در حاکمیت دارد و از آن مهم تر زمینه هائی در جامعه و در میان مردم. تردید نیست که کفه ترازوی مردم مخالف و نیروهای حکومتی مخالف سیاست های نظامی روز به روز در برابر کفه طرفداران ادامه سیاست حاکم سنگین تر می شود. تدارک بی وقفه حکومت برای مقابله با شورش مردم و بیم از ورود و حضور موسوی و  خاتمی درانتخابات آینده و استقبال مردم از این ورود، خود باندازه کافی گویای آن بغرنجی است که به آن اشاره کردیم.
تمام شواهد نشان میدهد که گام به گام بر شمار منتقدان این سیاست در درون حاکمیت کنونی نیز افزوده می شود.
بنابراین، آنچه زمینه را برای پاسخ صریح در باره ورود به صحنه انتخابات آینده فراهم می‌سازد، نه خواست و تمایل این و یا آن فرد، بلکه شرایط اجتماعی در درجه اول و شرایط جهانی در درجه دوم است.
آنچه ما در باره شرایط داخلی شاهدیم، فشرده شدن روز افزون نارضائی و خشم و فقر مردم و نزدیکی شرایط انفجاری است. در عرصه بین المللی و بویژه منطقه ای نیز، سیاستی که در 8 سال گذشته چه در عرصه امور اتمی و چه امور حقوق بشر اعمال و پیگیری شد نه تنها بازدارنده سیاست های مداخله جویانه خارجی در ایران نبوده، بلکه با گسترش تحریم ها و تنگ شدن حلقه محاصره نظامی ایران زمینه این مداخله فراهم‌تر نیز شده است.
این، آن صحنه ایست که در برابر ما و همه مردم ایران قرار دارد. چه آنها که در طیف نیروهای فعال سیاسی اند و چه آنها که ما توده های مردم عمیقا ناراضی از وضع اقتصادی و سیاسی موجود در کشور می دانیم.
بنابراین، با سیاست صبر و انتظار نمی توان مخالف بود، زیرا هفته ها و ماه های آینده می تواند به سرانجام سیاست حاکم پاسخ بدهد و آن پاسخ، عملا پاسخی خواهد بود برای نوع انتخاباتی که برای برگزیدن رئیس جمهور جدید برگزار خواهد شد.
آرایش انتظامی و بسیجی و سپاهی در مقابل مردم نارضای راه حل بحران کنونی نمی‌تواند باشد. از سوی دیگر نمایش سقوط آخرین بقایای مشروعیت حکومت در یک انتخابات، تشدید خطر خارجی را همراه خواهد داشت. در عین حال که یک انتخابات نسبتا آزاد و فراهم ساختن پیش زمینه های اعتماد مردم برای شرکت درآن، هم گامی است درجهت حل بحران داخلی و هم گامی است در جهت دفع فشارها و خطرات خارجی. دو لبه تیز ذوالفقاری که حکومت کنونی زیر آن قرار گرفته همین است.

-----------------------------------------------------------------------------

سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی -8

مردم یزد

جام زهر شکست را

بدست محمود افغان دادند

دوره کوتاه، اما شرشار از خشونت، بیداد و وحشیگری و جنایت محمود افغان در ایران که در زمان مرگ بیش از 26 سال نداشت، با شدت یافتن جنون و جذام او به پایان رسید. پدر کروسینسکی که محمود را می شناخت، تصویری که از ظاهر او به دست داده است او می نویسد: محمود قدی کوتاه و هیکلی چاق داشت. صورت او دراز، بینی او پهن، چشمانش ریزه و کمی چپ بود، با نگاهی وحشی. از هیکل او زمختی و خشونت می بارید. گردن او چنان کوتاه بود که گویی سر به بدن چسبیده است. چانه او کم ریش و اندک ریش او مایل به سرخی بود.
محمود افغان می دانست که اگر نتواند بخش های دیگری از ایران را به تصرف خود در آورد، در حصار اصفهان به محاصره خواهد افتاد. در آغاز یورش به اصفهان، محمود بر سر راه خود، از کنار یزد گذشته و به سبب پایداری مردم نتوانسته بود آن شهر را به تصرف خود درآورد. با استفاده از فرصت، محمود، برای جبران شکست خود در مناطق جنوبی ایران که به سبب بدی آب و هوا نتوانسته بود به آن جا رسوخ کند، بار دیگر، با سپاهی گران به یزد لشکر کشید.

----------------------------------------------------------------------------

برگزاری کنگره

حزب کمونیست پرتغال

"عصرما" ارگان حزب کمونیست آلمان - ترجمه عسگر داوودی

 به فیسبوک

راه توده

بپیوندید

---------

فیسبوک
آرشیو
 راه توده

رهبران

حزب

توده ایران

از آغاز

تا اکنون

----------

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

--------

 زنان 

--------

 سایت ها

--------

 تماس با  راه توده

 

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721

آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است

آمار این سایت از طریق برنامه موزیلا قابل مشاهده است