از راست به چپ ایستاده:
مهرداد فرجاد، زهره قائنی، ابوتراب باقرزاده، کیومرث زرشناس
و نفر نشسته پرویز آذری

به یاد ابوتراب باقرزاده

از یادت نمی کاهم

تو را من چشم در راهم

احد قربانی - بخش پنجم و پایانی

امروز در روزنامه ها خواندم که ابوتراب را دستگیر کردند. کجا؟ چگونه؟ نمی دانم. امکانات محدود زندگی مخفی، امکان پیگیری را سلب می کند. ولی آخر کجا می برند او را؟ به "کمیته مشترک ضد خرابکاری"؟ او حتما با چشم بسته شش بند کمیته مشترک که امروز به "بند 280" معروف است را به جا می آورد.
زندان اوین: نه او دیگر اوین را به جا نمی آورد. 500 سلول انفرادی چهار بند عمومی زمان شاه با شش بند جدید توسعه یافته. نه او دیگر این "دانشگاه" به این وسعت را به جا نخواهد آورد.شاید او را به گوهر دشت، قزلحصار، قصر، وکیل آباد (سه بند و بیست سلول وکیل را آیا او دیده است؟)، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان (مالک اشتر) ملک اشتر لاهیجان، زندان اصفهان یا زندان اهواز ببرند.
هرگز فکر نمی کردم این لبان نازک، این روح سرکش و کلام گیرا دو باره در چنگال جلادان اسیر خواهد شد. هرگز تصور نمی کردم بی شرمان تاریخ این اندام نحیف را دو باره بر سیمان های سرد و سخت قزلحصار و اوین زیر شلاق می برند و با خون مبارزان نسل پیشین و خون هزاران مبارز نسل جدید، صدها شکنجه گاه ایران را رنگین می کنند.

راه توده

شماره 384   دوشنبه 29 آبان ماه 1391

فرزداد دادگر

ابوالحسن خطيب

حسين قلمبر

فاطمه مدرسی


ف.م جوانشیر

یگانه ای آشنا

در حزب توده ایران

-----------------------------

آقای خامنه ای

در رویای

جهاد اقتصادی

-------------------------------

تقابل تاریخی

دو دیدگاه قدیمی

اول "تجدد"

یا اول "ترقی"

در ایران

دکتر سروش سهرابی

-----------------------------

برای روزنامه نگار شدن

ابتدا استعداد

سپس تحصیلات!

-----------------------------

نابودی استقلال ملی

زیر شعار

دفاع از استقلال

-----------------------------

پیام های خوانندگان

پاسخ های راه توده

-----------------------------

چهره های درخشان- مریم فیروز

زندگی مخفی

اعصاب پولادین

می خواهد!

-----------------------------

شطرنج اسرائیلی

در جنگ غزه

روزنامه اومانیته- ترجمه آذرفریتاش

-----------------------------

فیسبوک آرشیو راه توده

بدنبال قانون اساسی

نوبت می رسد

به " به آذین"

-----------------------------

ارتش مخوفی

بنام

کانال های تلویزیونی

برگردان: ا. م. شیری

-----------------------------

نخستین سخنرانی

رهبر جدید

حزب کمونیست چین

-----------------------------

سقوط اصفهان -4

تصرف فرح آباد

و غارت "جلفا"

پیش از سقوط اصفهان

درمحاصره بحرانی عمومی

راه گریزی برای حاکمیت باقی نمانده

بتدریج، تمام رویدادها سیاسی و رویاروئی ها درون حکومتی جمهوری اسلامی متوجه انتخابات ریاست جمهوری می شود که در خردادماه آینده برگزار خواهد شد. و یا پیش بینی برگزاری آن شده است.

حکومت همچنان برای پشت سر گذاردن انتخاباتی هدایت شده و بقول مهدی کروبی "مهندسی شده" و ادامه ایستادگی در برابر به میدان آمدن چهره های منتقد حاکمیت، به آن آخرین ترفندی می اندیشد که اگر هیچ راه گریز دیگری نبود و فضای بی اعتنائی ملی به انتخابات همچنان ادامه یافت، بدان متوسل شود. یعنی ایجاد وحشت از جنگ و حمله به ایران و خواستن از مردم برای شرکت درانتخابات و جلوگیری از چنین حمله ای!
این که فضای جنگی را خواهند توانست بر کشور حاکم کنند یا خیر، تا بتوانند از آن آب گل آلوده ماهی رئیس جمهور بگیرند، هنوز و همچنان در پرده ابهام و سئوال است.
اگر نتوانند چنین کنند، در صورت سکوت مراجع و شخصیت های تاثیر گذار و شناخته شده‌ای نظیر موسوی و کروبی، خاتمی و رفسنجانی و روحانیون مغضوب حکومتی مانند آیت الله صانعی و افراد دیگری که زیر مجموعه آنها را تشکیل میدهند، هر راه کار تبلیغاتی که صدا و سیما مامور اجرای آن شود از هم اکنون با شکست روبروست.
بخش های وسیعی از مردمی که گفته می شود نزدیک به 50 میلیون آن به سن حق رای رسیده اند، چنان حکومت را در برابر خود یافته اند که حاضر نیستند برای دست به دست شدن ریاست جمهوری پای صندوق های رای بروند. فراموش نباید کرد که صحبت نه از چند میلیون، بلکه از 50 میلیون دارنده حق رای است!
بحرانی که سراپای نظام را گرفته، جز با به میدان آمدن چهره ای که مردم او را قبول داشته باشند و به او رای بدهند حل نخواهد شد و در اینصورت فلج نظام پس از انتخابات نیز ادامه خواهد یافت. این نکته ایست که میانه روترین چهره سیاسی جمهوری اسلامی، یعنی هاشمی رفسنجانی نیز بر آن تاکید می کند و محمد خاتمی نیز به نوعی دیگر بر آن صحه می گذارد.
مردم ادامه رویاروئی رهبر با خواست ها و نیازهای واقعی جامعه را نمی پذیرند و ادامه این رویاروئی به سقوط باز هم بیشتر موقعیت و مشروعیت او خواهد انجامید. بویژه که او را علاوه بر تمام ریز و درشت های مشکلات جاری در حکومت و کشور، عامل بردن ایران به سوی یک جنگ ویرانگر نیز میدانند.

فقر و گرانی و بیکاری و نابودی کشاورزی و تولید ملی چنان شرایطی را فراهم آورده که حتی برای پای صندوق آوردن مردم شهرستان های کوچک و روستاها نیز حاکمیت نمی تواند حساب کند.
ما از متن نامه مشروحی که در همین ارتباط دریافت داشته ایم بخش هائی را منتشر می کنیم تا با فضای انتخابات در شهرستانها و روستاها آشنا شوید:
ما بعلت روابط کاری که با اقشار مختلف روستائی و کشاورز داریم شاهد بی اعتمادی گسترده آنها نسبت به هر امری هستیم که به حکومت مربوط است. حتی مانور احمدی نژاد برای نشان داد خود بعنوان چهره ای مخالف روحانیت، شاید در شهرها نتیجه داشته و یا داشته باشد، اما در روستاها و شهرهای کوچک، این حربه نیز کارکرد خود را از دست داده است. نه این که مردم چشمشان به دهان روحانیت باشد. خیر. از همه دل کنده اند. ما این را در مناطق زلزله زده آذربایجان کاملا شاهد بودیم و ادامه اش را شاهد هستیم.
روستاییان به قدری ناراحتند که میگویند حکومت حتی ما را از سگ هایمان شرمنده كرده است. نمی توانیم شکم این دهان بسته ها را سیر کنیم.
تولیدات كشاورزی خریدار ندارد و گندم كاری صرف ندارد. حتی سیب زمینی، گوجه فرنگی، چغندر و... هم روی دست روستائیان مانده است.
این ها نکات بسیار مهمی است که سرنوشت انتخابات آینده ریاست جمهوری را رقم می زند.
احمدی نژاد متوجه شده در روستاها و شهرهای کوچک دیگر نمی تواند برای مشائی رای جمع کند. آنها دارند روی رای شهرنشینان حساب می کنند. از طرف دیگر واقعیت تلخ اینست که جامعه را دارند می رسانند به مرز پذیرش یک رضاخان که به بهانه مبارزه با فساد بساط همه را جمع کند.
ما به چشم شاهدیم و به گوش می شنویم که روستاییان هم از احمدی نژاد و هم از خامنه ای بدشان می آید.
حتی طرفداران شاه در روستاها زیاد شده است. گرچه هنوز مردم روستاها خاتمی را دوست دارند و با احترام از او اسم می برند و در حقیقت تنها فردی از حاکمیت را که می شناسند و به نیکی از او یاد می کنند خاتمی است. در منطقه وسیعی که در آذربایجان ما در گردش هستیم، شاهدیم که مردم نه مشائی می شناسند نه قالیباف و نه کس دیگری را جز خاتمی.
ما از زلزله به اینسو مرتب شاهدیم که نماینده مجلس جرات نمی کند پا به روستاها بگذارد.

------------------------------------------------------------------------

هاشمی یا می آید

و یا

برای همیشه می رود!

------------------------------------------------------------------------

شهر هزار و یکشب

پس از 18 ماه

تخریب و خون ریزی

"زالنا  گروموا"  خبرنگار "روزنامه سویتسکایا راسیا" در دمشق

ترجمه آزاده اسفندیاری

------------------------------------------------------------------------

پرچم قدرت جهانی را

چین از چنگ امریکا

در خواهد آورد؟

ترجمه و تدوین عسگر داوودی

 به فیسبوک

راه توده

بپیوندید

---------

فیسبوک
آرشیو
 راه توده

----------

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

--------

 زنان 

--------

 سایت ها

--------

 تماس با  راه توده

 

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721

آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است

آمار این سایت از طریق برنامه موزیلا قابل مشاهده است