سرهنگ سیامک

چهره های درخشان- مریم فیروز
سرهنگ سیامک
پدر افسران توده ای بود

از گروه چند صد نفری شبکه افسران توده‌ای بودند کسانی که انسان احتیاج نداشت آن‌ها را از نزدیک شناخته و یا خود دیده باشد. نام بزرگ آنها، شخصیت برجسته آنها به اندازه‌ای والا بود که زبانزد خاص و عام بود. سرهنگ سیامک یکی از این برجستگان بود. شاید بتوان او را پدر افسران توده‌ای خواند. او از آغاز جوانی جنبش آزادیخواهانه و پیشرو ایران را یاوری می‌کرد تا روزی که قلب بزرگ او با گلوله سوراخ شد. هنگامی که نام او جزو افسران توده‌ای به گوش رسید همه و هر آن کس که او را از دور یا نزدیک می‌شناخت نمی‌توانست باور کند که این مرد بزرگوار ده‌ها سال راز به این بزرگی را توانسته پنهان دارد. سرهنگ سیامک مسن ترین افسران توده ای بود و همانگونه که زندگی کرده بود در زندان هم رفتار کرد و تا پای چوبه تیرباران هم با همان آرامش رفت. اگر روزی محاکمات این رادمردان در اختیار مردم قرار گیرد، بدون شک مردم با حماسه ها روبرو می شوند.

راه توده

شماره 376     دوشنبه 3 مهر ماه 1391

ابوتراب باقرزاده

ف. م. جوانشیر

فاطمه مدرسی

مریم فیروز


نگاهی به ماهیت تظاهرات
علیه فیلم محمد و مواضع
مقامات ج. اسلامی

بهار عربی را
کشاندند به سمت
ارتجاع اسلامی
----------------------------------
نماینده رهبر در سپاه
و معاون فرهنگی سپاه

نشد بر سر
موسوی و کروبی
بلائی را بیآوریم
که بر سر
کیانوری آوردیم

-----------------------------

بازی تحریم ها
به سود فرماندهان
به زیان مردم

---------------------------------
از بیانیه ضد جنگ
فعالان داخل کشور
حمایت کنیم!
فروغ طیاری

--------------------------------

ستایشگران استالین
رهبران برجسته
عصر ما بودند
Vom Vorbild zum Verderber

یونگه ولت ــ ترجمه رضا نافعی

----------------------------------

انتخابات ریاست جمهوری
یا جنبش "اشغال والستریت"
کدام کفه ترازو
 سنگین تر است؟
ترجمه وتدوین آذرفریتاش از " اومانیته"
--------------------------------
گام های عملی
برای بی اختیار کردن
پارلمان ها در اروپا
اومانیته- ترجمه جعفرپویا

-------------------------------

از تیر1331 تا 28 مرداد1332
جدال بزرگ
در تمام عرصه‌های
سیاسی و تبلیغاتی
تاریخ جنبش... – عبدالصمد کامبخش

تغییر سیاست نظامی حاکم
نخستین گام اصلاحات است

دامنه نارضائی عمومی که روز به روز گسترش می‌یابد در هفته‌های گذشته به شکل اعتصاب‌ها و تظاهرات مختلف در سراسر کشور خود را نشان داد که تنها گوشه ای از آنها به رسانه‌ها راه یافت. این در حالیست که خشم و نارضایتی در بسیاری از کارخانجات و واحدهای صنفی چون آتش زیر خاکستر است که بزودی می‌توانند شعله ور شود.
از جمله می‌توان به تظاهرات هزاران کارگر بازنشسته ذوب آهن اصفهان در اعتراض به عدم پرداخت مستمری، تظاهرات زنان مربی در مقابل مجلس، اعتصاب رانندگان اتوبوس شهری در کرمانشاه، اعتراض کارگران مجموعه صنایع فلزی ایران به عدم پرداخت حقوق و اجتماع درمقابل وزارت صنایع، اجتماع و تحصن اعتراضی معلمان همدان، طومار ده هزار امضایی کارگران در اعتراض به قطع یارانه‌ها و کمی دستمزد ... اشاره کرد که تنها بخش کوچکی از اعتراضات رشد یابنده به وضع وخیم اقتصادی در سراسر کشوراست.
همه اینها حکایت از گسترش و اوج گرفتن بحران و تشدید ناگزیر آن در ماه‌های آینده دارد. حکومت بحران را به گردن تحریم‌های اقتصادی می‌اندازد و آن را نتیجه "مقاومت" در برابر غرب و سلطه طلبان جهانی معرفی می‌کند. در حالیکه دلایل بحران کاملا برعکس است. بحران کنونی در ایران اگر از نظر سیاسی ناشی از تلاش یک اقلیت برای حفظ حکومت و قدرت و ثروت به هر قیمت است، از نظر اقتصادی پیامد تسلیم به سیاست‌های اقتصادی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی است.
اقتصاد ایران بدلیل اجرای سیاست‌های خصوصی سازی، باز کردن دروازه‌ها به روی واردات، تبدیل کردن سرمایه و سرمایه داری به ارزش و تنها ارزش و بالاترین ارزش عملا اقتصاد و جامعه ما را در برابر فشارها شکننده و آسیب پذیر کرده است.
پیامد سیاست خصوصی، سازی نابود شدن بخش دولتی و دستاوردهای آن، بوجود آمدن فساد بیسابقه در سطح مدیران دولتی و فرماندهان نظامی، جنگ بر سر غارت ثروت ملی و تغییر قشربندی طبقاتی درکشور بسود بوجود آمدن یک قشر نازک کلان سرمایه داران انحصار طلب، به زیان رفاه و خوشبختی اکثریت مردم بوده است. این سیاست‌ها به تشدید بیسابقه تضاد طبقاتی منجر شده و کشور را از نظر انسجام اجتماعی دچار بحران کرده است. در یک سو غارتگران میلیاردی حکومتی و خانواده‌ها و فرزندان آنها و رژه ماشین‌های پورشه و در سوی دیگر کسانی که حتی از حقوق و دستمزد و مستمری اندک خود نیز محروم هستند.
پیامد سیاست واردات گسترده نیز از نظر اجتماعی به تقویت نقش تجار و سرمایه داران بزرگ حکومتی و غیرحکومتی در جامعه و از نظر اقتصادی موجب وابستگی کشور به درامد نفت برای گذاران نیازهای روزمره شده است.
بنابراین امروز کشور ما هم از نظر اجتماعی و هم از نظراقتصادی بشدت شکننده و آسیب پذیر شده است و این شکنندگی ناشی از تسلیم به سیاست‌های نئولیبرالی صندوق پول از یکسو و سرکوب و اعمال سیاست نظامی و جنگی از سوی دیگر است. البته تسلیم به سیاست نئولیبرالی صندوق بین المللی پول، بیش از انکه تسلیم باشد خود ناشی از آن است که این سیاست‌ها با منافع قشر نازک کلان سرمایه دار شده حکومتی و غیرحکومتی، بویژه فرماندهان سپاه هماهنگ است. این همان رویائی است که علی خامنه ای از دوران ریاست جمهوری اش در سر داشت و بر سر آن با میرحسین موسوی در زمان نخست وزیرش اش اختلاف داشت و به بهانه سوسیالیستی بودن برنامه های اقتصادی موسوی، تلاش می کرد نخست وزیر مطلوب خود را جانشین او کند و سمت گیری اقتصادی کشور را به سمت مطلوب و مورد نظر خود ببرد. آن تلاش سرانجام با افتادن سکان رهبری بدست خامنه تحقق یافت و در دولت احمدی نژاد به اوج رسید. بنابراین، آن محصول اقتصادی که اکنون چند ده میلیون مردم غارت شده ایران زیر آوار آن مانده اند، تحقق همان رویای دیرینه آقای خامنه ایست. ... ادامه

-----------------------------------------------------------------------

روسیه دو راه پیش رو دارد: سوسیالیسم و یا ادامه وضع خفت بار کنونی
جهان به آستانه
جنگ دوم جهانی باز گشته است!
سایت حزب کمونیست روسیه- ترجمه آزاده اسفندیاری

 به فیسبوک

راه توده

بپیوندید

---------

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده

اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده

اینترنتی

--------
 زنان 
--------
 سایت ها
--------

 تماس با

 راه توده

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721 آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است