هنر جذب توده های مدافع انقلاب

و توده های سرخورده

 از انقلاب

راه توده

شماره 943  چهارشنبه 25 مهر 1403

حسین قلنبر از کادرهای بر جسته حزب توده ایران بود که از منشعبین سازمان چریک های فدائی خلق به حزب پیوسته بود. شاهرخ جهانگیری کادر برجسته سازمان نوید و سازمان غیرعلنی حزب توده ایران. این هر در پلنوم وسیع 17 در تهران عضو مشاور کمیته مرکزی حزب شدند. قلنبر در قتل عام 67 و جهانگیری در کنار ناخدا افضلی و دیگر یارانش در اسفند سال 62 اعدام شدند .

حسین قلنبر

شاهرخ جهانگیری



فیسبوک
آرشیو
 راه توده

فیسبوک
راه توده

با تلگرام
راه توده
همراه شوید


پدافند هوائی

ایران چگونه

گام به گام

تکامل یافت؟

ترجمه و تحقیق: سیامک زند

----------------------------

هشت گفتار درباره فاشیسم

- نوشته "تولیاتی"

فاشیسم

 نه انقلاب است

و نه اصلاحات

ترجمه و تنظيم- ن. کیانی

----------------------------

به یاد

"کاوه دهگان"

----------------------------

چرا سوسیالیزم

آینده جهان

و بشریت است؟

آلبرت اینشتین

----------------------------

بازی های سیاسی

رجب طیب اردوغان

روزنامه پراودا- سرگیی کاژمیاکین

ترجمه- آزاده اسفندیاری

----------------------------

اسرائیل

در بن بست

حمله نظامی

به ایران

ترجمه و تدوین: آذرنگ

----------------------------

انتخابات امریکا

ترامپ یا هریس

طاعون یا کرونا

"اسدالله کشتمند"

----------------------------

روابط استراتژیک

ویتنام و چین

روزنامه یونگه ولت

ترجمه- عسگر داوودی

----------------------------

ماهیت تهاجمی ناتو

با تغییر دبیرکل

تغییر نمی کند!

راشا تودی- الکسی لاتیشف

ترجمه- نعمت بوستانی

----------------------------

سرنوشت مشترک

سازمان ملل و جامعه ملل

والری بورت

بنیاد فرهنگ استراتژیک

ترجمه- کیوان خسروی

 سرمقاله 943

نظامی های ایران

همیشه در دولت ها بوده اند!

 

بحث پیرامون حضور برخی فرماندهان سپاه در دولت ها و از جمله دولت دکتر پزشکیان همچنان مطرح است، بویژه در باره وزارت کشور که یک نظامی در راس آن قرار گرفته است. اخیر پزشکیان در یادداشت های روزانه خود خطاب به اصلاح طلبان و منتقدان سپردن وزارت کشور به یک نظامی و آن هم نظامی که گفته می شود از قبیله اصولگرایان است، از عملکرد سردار اسکندر مومنی در راس وزارت کشور دفاع کرد و خطاب به منتقدان گفت که مهم عملکرد و تابعیت از سیاست دولت است که وزیر کشور کنونی چنین عملکردی دارد.

بد نیست مرور کنیم گذشته را:

مطابق دو قانون اساسی پیش از انقلاب 57 و پس از انقلاب 57 نیروهای نظامی رابط مستقیم در ترکیب کابینه‌ها داشته و دارند. ازجمله در دولت های دوران رضاشاه. اتفاقا این رابط نه تنها در گذشته، بلکه در طول 44 سال گذشته از میان دارندگان بالاترین درجات نظامی و با تجربه ترین و مطلع ترین نظامیان به امور نظامی و سیاسی و آگاه از قانون اساسی انتخاب می‌شده اند. در گذشته پیش از انقلاب بنام وزیر جنگ و در سالهای پس از انقلاب بنام وزیر دفاع.

نفس همین حضور در کابینه و شرکت در جلسات کابینه و حتی حضور در مجلس برای پاسخگوئی به سئوالات نمایندگان به نمایندگی از طرف نیروهای چندگانه و مسلح کشور یعنی قبول شرکت نظامی‌ها در قوه مجریه.

چه در گذشته و چه درجمهوری اسلامی اتفاق دیگری را هم شاهد بوده‌‌ایم و هستیم و آن این که بنا بر ضرورت گاه وزیری در کابینه‌ها حضور داشته که از فرماندهان نظامی بوده است. حتی در راس مهم ترین وزارتخانه، یعنی وزارت کشور. چنان که امروز سردار اسکندر مومنی در کابینه پزشکیان حضور دارد و در دولت ابراهیم رئیسی نیز سردار وحیدی وزیر کشور بود.

این حضور حتی در کابینه دکتر مصدق نیز ثبت است و در یک دوره سرلشکر زاهدی وقت که بعدها سپهبد زاهدی کودتاچی شد بعنوان وزیر کشور در کابینه حضور داشت.

بنابراین سابقه و تجربه، هم بر مبنای قانون اساسی و هم بر مبنای سابقه، علاوه بر وزیر دفاع یا وزیر جنگ، وزرای دیگری هم می‌توانند با درجه نظامی در کابینه ها حضور داشته باشد، با این تفاوت که هنگام حضوردر کابینه دیگر حق ندارد لباس نظامی به تن داشته باشد. از جمله همین امروز که سردار قالیباف بدون لباس نظامی رئیس مجلس است. بحث بر سر وزرائی غیراز وزیر جنگ و یا وزیر دفاع است.

 علاوه بر این، هم شهربانی یا نیروی انتظامی و هم ژاندارمری- مجموع شهربانی و نیروی انتظامی در جمهوری اسلامی- مطابق قانون تابع وزارت کشورند و از این طریق به دولت وصل‌اند. این که شاه همه اینها را تابع خود کرده بود، امری خلاف قانون بود، همچنان که تکرار همین مسئله در دوران رهبری آقای خامنه‌ای حداقل خلاف رویه ایست که آقای خمینی داشت.

تمام این تدابیر در قانون اساسی نیز بر این اساس استوار بوده که قوای نظامی در دست یک فرد – در دوران پیش از انقلاب و زمان رضاشاه و پسرش در دست شاه- و در دوران جمهوری اسلامی در دست رهبر متمرکز نباشد زیرا فساد و استبداد و دیکتاتوری و نفوذ و جاسوسی از همینجا آغاز می‌شود، چرا که فرماندهان این نیروها به مجلس پاسخگو نمی شوند و مسائل خود را پشت صحنه با فرمانده کل قوا حل می کنند.

همه آنها که دوران رهبری آیت الله خمینی را به یاد دارند می‌دانند که اتفاقا یکی از پایبندی‌های خوب و قانونی وی رعایت همین قانون بود. یعنی تقسیم قدرت نظامی در ارگان‌هائی که قانون اساسی جمهوری اسلامی آنها را پیش بینی کرده است. حتی پس از انتخاب ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری، علیرغم همه مخالفت‌هائی که روحانیون عضو جامعه روحانیت و شورای انقلاب وقت با وی داشتند، آقای خمینی طبق قانون اساسی فرماندهی کل قوا را به وی واگذار کرد. در دوران رئيس جمهوری علی خامنه‌ای نیز همین شيوه نسبت به او تکرار شد.

حالت دیگری که در گذشته هم تکرار شد و نمونه‌های تاریخی هم دارد، بیرون آمدن یک نظامی در لباس نظامی و قرار گرفتن در راس امور کشوری است. مثل مورد سرهنگ ولیان در زمان شاه که بکلی از لباس شهربانی بیرون آمد و شد شهردار و سپس بلند پایه ترین استاندار. یعنی استانداری خراسان و نایب تولیه آستانقدس رضوی. نمونه بسیاری از این دست چه در گذشته قبل از انقلاب و چه سالهای بعد از انقلاب وجود دارد. یادمان نرود که سردار "قالیباف" نیز سالها شهردار تهران بود، درحالیکه خلبان بود و چندین سال فرمانده نیروی هوائی سپاه.

ما با این پیش زمینه‌ها، می‌بایست به ترکیب کابینه ها و دولت ها و از جمله دولت پزشکیان نگاه کنیم.

اگر حضور در دولت برای گرفتن گوشه‌ای از کارها توسط این و یا آن فرمانده نظامی و سپاهی باشد که لیاقت بهتری نسبت به فلان فرد غیر‌نظامی دارد و به همین دلیل هم به خدمت در امور کشوری فراخوانده شده، هیچ مشکلی پیش نمی‌آید و نباید پیش بیآید.

یادمان باشد که بحث بر سر دولت های بکلی نظامی و کودتائی نیست، بلکه بحث بر سر ورود نظامیان دارای توان و دانش و لیاقت برای امور اجرائی در دولت و حتی در مجلس است. همین حالا هم تعدادی از فرماندهان سپاه از لباس درآمده ونماینده مجلس اند.

بحث جدی تر آنست که فرماندهان سپاه برای اجرای کدام سیاست، وارد کابینه می شوند و در بزنگاه‌های مهم و در تصمیم گیری‌های کشوری و دولتی از سیاست های دولت حاکم پیروی می کنند و یا در برابر آن قرار می گیرند؟

----------------------------------------------------------------------------

ج. اسلامی

کار نا تمام شاه را تمام کرد!

این حکم فرماندار نظامی تهران، پس از تیراندازی به شاه در دانشگاه تهران در سال 1327 است. روز بعد از این تیراندازی دکتر اقبال نخست وزیر شاه در مجلس حضور یافت و ضمن اعلام حکومت نظامی، حزب توده ایران را غیر قانونی اعلام کرد و متعاقب آن فرماندار نظامی تهران فرمانی را صادر کرد که می خوانید. در لیست نام شماری از رهبران حزب توده ایران قرار داد که در آن سال به چنگ فرمانداری نظامی نیفتادند، اما در یورش بهمن 1361 و اردیبهشت 1362 به چنگ جمهوری اسلامی افتادند و رفتند زیر وحشیانه ترین شکنجه ها برای اعتراف گیری. سرانجام نیز در سال 1367 شماری از آنها – مانند دکتر جودت- اعدام شدند. پس از یورش دوم به حزب توده ایران آیت الله جنتی در خطبه های نماز جمعه تهران بانگ برداشت: کاری را که شاه نتوانسته بود بکند، ما کردیم!

برای دیدن عکس در قطع بزرگتر بر روی آن کلیک کنید.

--------------------------------------------------------------------------

تحلیل هفتگی رویدادهای ایران تا سال 1362

جدال دو خط از آغاز تاسیس ج. اسلامی

 20 تیر ماه 1361

-------------------------------------------------------------------------

 زنان 

آرشیو راه توده

بایگانی
راه توده چاپی از شماره 1 تا 127
(1373 - 1378)

بایگانی
راه توده اینترنتی از شماره اول


 جستجو
مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

با آدرس ای میل زیر
می توانید با ما تماس بگیرید

rahetudeh100@gmail.com