سرمقاله راه توده 897
باور به اخبار جعلی نباید
ایران را تبدیل به اوکراین دوم کند
این هفته رئیس جمهور فنلاند در مصاحبه با
روزنامه نیویورک تایمز اعلام کرد که "غرب باید
راهی را برای حفظ روابط با روسیه پیدا کند".
به گفته وی، اکنون "ضمانت اینکه جنگ جدیدی پشت
درها در حال انتظار نمی باشد" در روابط با
فدراسیون روسیه ضرورت دارد.
فنلاند کشوری پنج میلیونی است که دهها سال در
کنار اتحاد شوروی و روسیه زندگی کرده و هیچگاه
هم خطری متوجه آن نبوده است. ولی بلافاصله پس
از آغاز جنگ اوکراین درخواست عضویت در ناتو را
مطرح کرد تا به خیال خویش سهمی از غنائم پس از
شکست روسیه بدست آورد. اکنون رهبران دولت
فنلاند فهمیده اند که جنگ اوکراین با خیالات
اولیه آنها پایان نخواهد یافت و از این پس نه
تنها سهمی در غنائم شکست روسیه نخواهند داشت
بلکه خطر یک جنگ آن کشور را هم تهدید می کند،
بدون آنکه از ناتو کاری ساخته باشد.
فنلاند در توهم شکست روسیه تنها نبود. فرانسه
و آلمان و از جمله نازی های حاکم بر اوکراین
هم چنین توهمی را داشتند. آنها هم می خواستند
در غنائم شکست روسیه سهیم شوند. اوکراینی ها
بخشی از خاک روسیه را سهم خود می دانستند.
فرانسوی ها گمان می کردند که در مذاکرات شکست
روسیه می توانند به حضور روسیه در افریقا
پایان دهند. آلمان ها هم بدنبال تسلط بر منابع
گاز روسیه و حداقل خرید ارزان تر و مفت این
گاز و دیگر منافع مواد خام روسیه بودند.
همه آنها خود را با این توهمات به جنگی
کشاندند که اوکراین را نابود کرد و مانند بختک
بر سر اقتصاد و سیاست این کشورها فرود آمده
است.
بحث در اینجا بر سر این توهمات نیست، بلکه بر
سر منشا این توهمات در نخبگان حاکم در غرب و
کشورهای وابسته به آنهاست. ما در ایران نیز با
همین مشکل اما به شکل دیگری روبرو هستیم.
هرچند در راس حکومت بنظر نمی رسد که مرعوب سیل
اخبار جعلی باشند، اما غربگرایان ایرانی و
احزاب و رسانه های آنها که توسط اتاق بازرگانی
تغذیه مالی می شوند نه تنها این اخبار جعلی را
مدام به خورد خوانندگان خود می دهند و آنها را
در بی خبری مطلق از جهان نگه می دارند، بلکه
ظاهرا خود نیز این اخبار را باور کرده اند و
به پیروزی درازمدت غرب در حفظ جهان کهنه و
توان آن در جلوگیری از برقراری نظم نوین بین
المللی مبتنی بر صلح و عدالت بیشتر، ایمان
مذهبی پیدا کرده اند. آنان نیز سرنوشت خود را
به سرنوشت رقت انگیز نخبگان کنونی حاکم بر غرب
گره زده اند. این دنباله روی و گره زدن دو
سرنوشت به یکدیگر اهمیتی ندارد، به آن شرط که
این باور به اخبار جعلی فرصت پیدا نکند که
سرنوشت ایران را با سرنوشت اوکراین پیوند
یکسان دهد...
ادامه |